به گزارش مشرق، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه دولت روحانی و دومین نفری است که بعد از روحانی، نام وی کراراً در پرونده توافق دولت یازدهم با غرب یا همان «برجام» شنیده شد.
کسی که اگرچه در میان طرفداران خود و اعضای ستاد برجام به «دیپلماسی» و زبانبلدی شهره است اما بر خلاف انتظار، خیلی سلیستر از آنچه همه فکرش را میکردند حرفهایش را درباره برجام و توافقات بینابینی تیم خود با غرب زد و البته انتقادات را نیز بیپاسخ گذاشت.
و این بیپاسخ گذاشتن، اکنون که 8 ماه از اجرایی شدن برجام و روشن شدن بیدستاوردی آن میگذرد، علامات سؤال بزرگی را در پرونده این چهره نزدیک به رئیسجمهور روحانی درج کرده است.
*او فقط لبخند میزند، یادداشت مینویسد و گاهی از «اعتیاد آمریکا» میگوید
آقای دیپلمات عموماً لبخند میزند. در هنگامه حاشیهها هم خبری از او نیست! چه آن وقتی که بعد از توافقنامه موقت ژنو در سال 92 تحریم شدیم... چه بعد از توافق موقت لوزان که باز هم ایران توسط طرفهای غربی دولت روحانی تحریم شد و چه بعد از انعقاد برجام و اجرایی شدنش در روزهای کنونی که بیدستاوردی آن در کنار بدعهدی آمریکا آشکار شده است.
او فقط لبخند میزند و مهمترین حرفهایش را نیز در رسانههای خارجی و یا در «شورای روابط خارجی آمریکا» یا همان CFR معروف بیان میکند.
اما در لابهلای آن لبخندها و این گفتوگوهای دیپلماتیک برجامی، تناقضات بزرگی درباره پرونده اصلی محمدجواد ظریف یا همان مذاکرات هستهای با کشورهای 1+5 رخ داده که «آقای وزیر» اقلاً تا این لحظه درباره آنها پاسخ روشنی را ارائه نکرده است.
مثلاً او در جریان مذاکرات با آمریکاییها در عمان در سال 93 طی اظهارات مهمی گفته بود: «مهم است که غرب این مسئله را بفهمد که تحریمها هرگز به راهحلی برای این موضوع ختم نمیشود. تحریمها بخشی از راهحل نیست. تحریمها مهمترین بخش مشکل به حساب میآید...لغو تحریمها، موضوع اصلی و مهم مذاکرات است»[1]
و هماو بود که در ابتدای سال 94 و پس از تفاهم سیاسی لوزان طی بیانیهای مشترک با فدریکا موگرینی گفته بود: «تمام تحریمها لغو خواهد شد».[2] (گزارهای که ظریف اخیراً و در شورای روابط خارجی آمریکا آنرا انکار کرده است)
اما اکنون که سه و نیم سال از آن روزهای خوش و خرّم و عکسهای یادگاری و پیادهروی در کنار رودهای اروپایی میگذرد و برجام نیز در هشتمین ماه بیدستاوردی خود بهسر میبرد، باز هم این ظریف است که دارد درباره توافقات خود صحبت میکند...
صحبتهایی که البته این بار، ظریف در آنها از «بدعهدیهای آمریکا» و «اعتیاد کاخ سفید به تحریم» سخن میگوید.
او در جریان سفر اخیر رئیسجمهور روحانی به نیویورک برای حضور در سازمان ملل، طی سخنانی در شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود:
«برخی از کسانی که شما هم میشناسید و برخی از بانکهای اروپایی مقدار بسیار زیادی جریمه شدهاند. ارقام آنقدر بزرگ هستند که گفتن آنها دشوار است...این نوعی از ترس و وحشت است که این قبیل جریمهها برای بانکهای اروپایی ایجاد کرده است. در نتیجه آنها میخواهند بیایند و با ایران معاملات جدیدی را آغاز کنند...اوفک به آن افراد میگوید اشکالی ندارد با ایران معامله داشته باشید ولی... و این ولی که آنها میگویند بقدری طولانی است که... البته یک جمله میگوید اشکالی ندارد با ایران معامله داشته باشید و در عوض در پنج صفحه اما و اگرهایی ذکر شده است و در نهایت این بانکها میگویند ما مسیر امنتر را در پیش میگیریم و اصلا ایران را فراموش میکنیم و نتیجه همیشه همین بوده است.هیچیک از بانکهای اصلی اروپایی پس از گذشت هشت ماه از توافق هنوز هم نمیخواهد معاملهای با ایران داشته باشد»[3]
آقای دیپلمات البته پس از این گفتوگو نیز در دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا هم طی اظهاراتی تصریح کرده بود: «آثار کامل برجام را به خاطر اعتیاد آمریکاییها به تحریم ندیدهایم.»[4]
آثار کاملی که البته وقتی در کنار صحبتهای قبلی ظریف در شورای روابط خارجی قرار میگیرند معنی واضحتری پیدا میکنند و آن «آثار اصلی» برجام است.
همان آثار اصلی که حکماً رخ ندادهاند که ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی از دستاورد تقریباً هیچ آنها میگوید، رئیسجمهور روحانی از «قول شفاهی آمریکا» برای رفع آنها خبر میدهد و ظریف هم همانگونه که در صحبتهای بالا هویداست، از آشکار نشدن آنها نگران شده است.
و حال سؤال اینجاست که چرا ظریف درباره این جهان بیدستاورد پسابرجامی که بنا به گفته علیاکبری صالحی، همکار وی در تیم مذاکرهکننده قرار بود «جهان دیگری باشد»! سکوت اختیار کرده و به جای افشاگری و برخورد و وادار کردن آمریکا به انقیاد از ایران، به ژست دیپلماتیک در کنار «فرید زکریا» بسنده کرده است؟!
پرسشی دیگر نیز به شدت در حال خودنمایی است که ظریف از ابتدای کار نخواست یا نتوانست متوجه اعتیاد آمریکا به تحریمها باشد؟!
*وقتی آمریکا از نظر ظریف به تعهداتش عمل کرده است!
اما حتی همین ژستها و نگفتنها و سکوتها هم پر از «فریاد» است انگار.
آقای دیپلمات که این روزها مضمون اصلی سخنان خودش و سایر چهرههای برجامی دولت اعتدال چیزی غیر از «بیدستاوردی برجام و بدعهدی آمریکا» نیست، انگار فراموش کرده است که زمانی در آذرماه سال 92 و پس از توافق موقت ژنو گفته بود: «به همه دوستان پیشنهاد میکنیم که عظمت این کوه را که در این توافقات ایجاد شده است ببینند نه اینکه در داخل کوه به دنبال یک خس و خاشاکی که به زمین افتاده بگردیم.»[5]
منظور او از خس و خاشاک، تحریمهایی بود که آمریکا پس از همان توافق موقت علیه ایران اعمال کرد. تحریمهایی که البته بر طبق اعلام ظریف هم نقض توافق ژنو نبودند![6]
خس و خاشاکی که البته چند ماه بیشتر زمان نمیخواست برای اینکه به ظرافت هرچه تمامتر ثابت کند، هرگز خس و خاشاک نبودهاند و به دستاورد «تقریباً هیچ» توافق موقت ژنو انجامیدند.
این رمّان اما صفحات دیگری هم داشت.
یعنی انتظار این بود که بعد از لمس و مشاهده اینهمه بیدستاوردی و بدعهدی، ستاد برجام به خود بیاید و لااقل محمدجواد ظریف در همان روزها لب به مذمت آمریکا بگشاید.
اما گویا ظریف نه تنها قصد این کار را ندارد بلکه در صحبتهای اخیر خود در شورای روابط خارجی آمریکا خطاب به فرید زکریای معروف گفت: «اگر بخواهیم عادلانه سخن بگویم آمریکا اجرای سهم خود در توافق را تا آنجایی که مربوط به امضای مدارک توسط رییسجمهور و وزیر خارجه میشود را انجام داده است»
او در ادامه هم تصریح کرد: «ما به مردم ایران وعده رفع تحریمهای آمریکا را ندادهایم...»[7]
*سکوت و انکارهای ظریف در مقابل تباه شدن اصلیترین وعده برجام
«آقای وزیر» همچنین جدای از امضاهای خود پای «خوشعهدی آمریکا» گویا ترجیح میدهد این روزها درباره تباه شدن اصلیترین وعدههای برجام هم سکوت کند.
با این تفاوت که از بین رفتن این اصلیترین وعدههای برجامی را دیگر حتی به «فرید زکریا» هم نباید گفت.
ظریف شاید از یاد برده است که 3 سال قبل درباره اصلیترین وعده برجام گفته بود: «ما با ادبیات خاص چنین مذاکراتی ، منافع مردم را پیش میبریم و ضمن آن تلاش میکنیم تهدیدات، تحریمها، فشارها و تنگناهای اقتصادی را که به ناحق بر مردم تحمیل شده است برطرف کنیم!»[8]
اگرچه ظریف در حالت خوشبینانه اشتباه میکرد و نمیدانست شاید که اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هرگز بیش از 30 درصد نبوده است و ایرانیها نیز اساساً به این دلیل که بیستمین اقتصاد بزرگ دنیا را دارند، با وجود تمام مشکلات اما به صورت بحرانی در تنگنای اقتصادی نیستند... اما هرچه بود او حرفهایش را یکسال بعد و حتی پس از مشخص شدن کمدستاوردی توافق موقت ژنو نیز تکرار کرد.
او شاید به امید برجام بود که در سال 93 هم طی اظهاراتی در حین مذاکرات مسقط در عمان گفت: «لغو تحریمها، موضوع اصلی و مهم مذاکرات است»[9]
اما اکنون پُر بیراه نیست اگر بگوییم افکار عمومی هاج و واج به ظریف و یارانش نگاه میکنند که از یکسو آقای وزیر، بیتفاوت نسبت به این اصلیترین وعده برجام، از عمل آمریکا به تعهداتش میگوید و از سوی دیگر هم این گفتهها از جانب او و یارانش به سمع و نظر مردم میرسد:
_محمدجواد ظریف (در شورای روابط خارجی آمریکا): به مردم ایران وعده رفع تحریمهای آمریکا را ندادهایم.
_علی مطهری: دولت هیچ وعده ویژهای به مردم نداده است.[10]
_ حمید بعیدینژاد: مگر همه چیز پول است؟![11]
_ حسن روحانی: میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد.[12]
_ سیدعباس عراقچی: از اول هم قرار نبود تحریمهای غیر هستهای لغو شود.[13]
اینکه این بازی تا کجا قرار است ادامه پیدا کند را کسی دقیقاً نمیداند!
فیالجمله اینکه ظریف گویا دیگر قصد ندارد درباره «موضوع اصلی برجام»! یا همان شعار اصلی خودش توضیح قانعکنندهای را به مردم بگوید و ترجیح میدهد در لابهلای برخی یادداشتها و مصاحبهها در «نیویورک تایمز» و «شورای روابط خارجی آمریکا» لبخند بزند، وعده لغو تحریمها را انکار کند، از فرشتهها سخن بگوید، پیگیر نامههای اطمینان بخشی باشد که قرار است یک روز از سوی وزارت خزانهداری آمریکا به دستش برسد، منتظر ایرباسها و بویینگهایی باشد که فقط مورد استفاده 5 درصد مردم هستند و البته اینجا و آنجا هم مؤکداً بیان کند که آمریکا در حال عمل به تعهدات برجامی خویش است!
*هدف اصلی برجام؛ گشایش اقتصادی یا «جهانی شدن» ظریف و روحانی؟!
در وَرای تمام این رخدادها اما تحلیلگران و کارشناسان امر در محافل خود به نکتهای اشاره میکنند که شاید افکار عمومی کمتر در جریان آن قرار گرفته باشند.
و آن اینکه هدف اصلی از اشتیاق زایدالوصف دولت روحانی به امضای چیزی به نام «توافق نهایی» با غرب؛ در وهله اول «جهانی شدن» بوده است.
همان مقولهای که محمود سریعالقلم، یار گرمابه و گلستان رئیسجمهور روحانی سالهاست که آنرا یگانه دروازه ورود به عالم لیبرالیسم یا توسعه (به تعریف غرب) میداند.
این تحلیل بیان میکند که ستاد برجام اکنون که با مقامات غربی عکس یادگاری میگیرند، با وزیر امور خارجه آمریکا پیادهروی میکنند، با ارنست مونیز و وندی شرمن کادو و شکلات و عکسهای خانوادگی ردّ و بدل میکنند و در برخی اجلاسهای جهانی شرکت کردهاند؛ پس حکماً به این هدف دست یافته است.
آنها در بحث وعدههای برجام نیز اگرچه در حالت خوشبینانه معتقد بودند که آمریکا به احتمال زیاد سر کیسه را شُل خواهد کرد اما نظر به تحقق اصلیترین هدف آنها که جهانی شدن بوده است؛ دیگر نیازی اجباری به تحقق این وعدهها احساس نمیکنند.
و برای همین است که اعلام میکنند «آمریکا به وعدههای خود عمل کرده است»!
رئیسجمهور روحانی، اردیبهشت ماه امسال در مراسم افتتاح یک نمایشگاه با اشاره به مذاکرات خود با غرب گفته بود: «آنچه مهم است اعتماد جهانی است»...[14]
***
1_ http://kayhan.ir/fa/mobile/news/29029/285
2_ http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1945954
3_ http://alef.ir/vdccopq142bqos8.ala2.html?395198
4_ http://www.farsnews.com/13950704000297
5_ http://www.asriran.com/fa/news/309858
6_http://www.asriran.com/fa/news/309858
7_ http://alef.ir/vdccopq142bqos8.ala2.html?395198
8_ http://www.asriran.com/fa/news/309858
9_ http://kayhan.ir/fa/mobile/news/29029/285
10_ http://www.farsnews.com/13950603000115
11_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/509239
12_ http://www.farsnews.com/13950603000115
13_ http://namehnews.ir/fa/news/343795
14_ http://www.khabaronline.ir/detail/533078/Politics/government